دختران و بانوان ایرانی خواندن رمان عاشقانه ایرانی را دوست داشته و همیشه در پی، پیدا کردن رمانی با این ژانر زیبا هستند. به همین سبب در این مطلب از صورتیها دانلود رمان حکم اجباری که یک رمان خاص با موضوع عاشقانه است را آماده کردهایم که امیدواریم با خواندن خلاصه و قسمتی از این رمان، آن را دانلود کنید.
دانلود رمان حکم اجباری
خلاصهای از رمان حکم اجباری:
عادی میشه! عادت میکنی! به همه چیز؛ به نبودنا، عوض شدنا، جای خالیا، نخندیدنا، نخوابیدنا… ولی مهم اینه چه جور عادت میکنی… عادت میکنی بعد از هزار باری که صداش زدی و بعد یادت افتاده که دیگه نیست تا جوابتو بده… عادت میکنی بعد از دوستت دارمی که گفتی و بغض کردی از اینکه از لباش دوستت دارم درنیومده مثل قبل… عادت میکنی به صندلی خالی رو به روت، به شب بخیر نشنیدن، به فاصله بین انگشتات که خالیه… عادت میکنی به درد کردن خندههات، به یاد حرفاش افتادن وسط گریه و کشیده شدن لبات و بیشتر شدن اشکات…
قسمت کوتاهی از رمان حکم اجباری:
مطمئن بودم به محض این که به هوش بیاد، همون آش و همون کاسه است.میگین یعنی چی؟ یعنی قرار پدر من و دربیاره. البته منم ساکت نمیمونم، چون امشب من و طعمه قرار داد و باعث شد که یک سکته رو رد کنم. از اتاقش اومدم بیرون و خواستم برم توی اتاق متینا که متوجه یه اتاق دیگهام شدم! چرا تا حالا این و ندیده بودم!؟ یواشکی یه نگاه به این ور، یه نگاه به اون ور انداختم و داخل شدم. بیشتر شبیه اتاق کار بود. حتما اتاق کار بردیاس. خواستم از اون جا خارج بشم که دفتری توجهم و جلب کرد. میگین چرا توجهم و جلب؟ چون جلدش چوبی بود و به نظر میومد که خیلی قدیمی باشه. مشکوک رفتم سمت میز و دفتر و از روش برداشتم. صفحهی اول و باز کردم؛ برگههاش کاهی بود. پس حدسم درسته؛ این دفتر خیلی قدیمی هستش. صفحهی اول با خطی زیبا نوشته شده بود: “به نام آن که عشق و خوشبختی را از عاشق پیشهترین مرد دنیا گرفت. نه فرهاد عاشق بود، نه مجنون… در دنیای واقعی من بهادر بودم که عشقش زبان زد همه بود…”