صورتیها: اگر به دنبال رمانی با موضوع مذهبی و دینی هستید که قلم خوب و داستان متفاوتی نیز داشته باشد ما به شما رمان نجوا را پیشنهاد میکنیم. برای دانلود رمان نجوا میتوانید به انتهای این مطلب مراجعه کنید.
دانلود رمان نجوا
خلاصهای از رمان نجوا:
داستان رمان نجوا داستان زندگی زن و شوهری است که در زندگی شخصی خود با مشکلات بسیار زیادی مواجه هستند اما با وجود مشکلات بسیار علاقهی زیادی به یکدیگر نیز دارند تا زمانی که….
قسمت کوتاهی از رمان نجوا:
پتوی کوچولوش روش کشیدم و نگاه کردم به ساک کوچولوی که وسایل محمد منصور بود… برای فردا برنامهها داشتم… میخواستم از زیر نگاه پر از ترحم خواهرم که از صد تا تیغ برندهتر نسبت به نگاههای دیگران بود و از حرفای یواش مامانم درباره شانس و بختم فرار کنم… انگاری اونا ازصد تا غریبه برام بدتر بودن حرفاشون و کاراشون… چند روز پیش از بین وسایلم که توی یک جعبه بود یک فیلم پیدا کردم… اول نمیدونستم چی هست بعد که داخل دستگاه گذاشتم دیدم فیلم عروسیم با ارسن هست… اونم از نصفه که داشتیم عقد میکردیم… اما عجیبترش این بود که بقیهاش ازداج من و محمد حسین بود… اون فیلم رو که دیدم نمیدونم چرا به خود درگیریهام اضافه شد و حالمو بدتر کرد و مدام با درونم در حال جدال بودم… میخواستم برم… برم یک جای دور از همه… دور از دورغگوترین انسانهای نزدیک زندگیم… یک چیزی رو که بدون بحث با درونم قبول داشتم این که هیچ وقت نه خواهر و نه مادرم رو نمیبخشم واسه پنهان کاری که ازم کردن و نیمی از گذشته من رو که قسمت مهمش بود رو ازم مخفی کردن… به ساعت نگاه کردم که سه نصف شب بود و من خوابم نمیبرد… خم شدم که برق زنجیر به چشمم خورد… تو تاریکی اتاق فقط نور ماه بود که از پنچره میتابید به روی تخت و روشن میکرد اتاق رو با نور مهتابی رنگش