در این مطلب از مجله بانوان صورتی‌ها به معرفی کتاب گرمازدگی نوشته فرشته احمدی پرداخته‌ایم. این نویسنده‌ی ایرانی قلمی بسیار زیبا و متفاوت دارد و داستان‌های این کتاب نیز با داستان‌های دیگر فرق بسیار. امیدواریم با خواندن خلاصه و قسمتی از این کتاب، کتاب را تهیه کرده و بخوانید. با ما همراه باشید با معرفی کتاب گرمازدگی
معرفی کتاب گرمازدگی
معرفی کتاب گرمازدگی : کتاب گرمازدگی مجموعه‌ای از شش داستان کوتاه است که این مجموعه داستان دورنمایه‌های مشترکی مانند تلاش برای تغییر زندگی وجود دارد. در این مجموعه داستان راوی سعی می‌کند به افرادی نزدیک شود و یا دوست دارد و می‌خوهد که افرادی را با خود هم نظر کرده و با تلاش دنیا را تبدیل به جایی بهتر و زیباتر کند. نویسنده کتاب نام کتابش را از مجموعه‌ای از نقاشی‌های معصومه مظفری که در سال ۱۳۹۰ به همین نام به نامیش گذاشته بود گرفته است و تصویر روی جلد کتاب نیز یکی از همین نقاشی‌های است. در ادامه خلاصه‌ای از داستان‌های کتاب را بخوانید و با این کتاب بیشتر آشنا شوید.
داستان گرمازدگی: زنی در حل بازی کامپیوتری لایف است و چنان غرق این بازی شده که خرید و فروش خانه، تحصیل، ازدواج و بچه‌دار شدن را در آن بازی تجربه می‌کند و در این باازی اظطراب ناشی از ترس از دست دادن ترس باختن د او بسیار شدید می‌شود و تنها راه نجات او قطع برق و خاموش کردن کامپیوتر است.
داستان بیسر و پا: در این داستان دختری در کنار باغچه‌های در خانه‌شان مجسمههایی از سنگ سفید پیدا می‌کند که مجسمه تن زیبای زنی است که سر ندارد و پاهایش از ران قطع شده است.
داستان لانه‌ی اسکواتر: راوی فیلمی از شهر کوچک یچه‌گی‌اش تهیه کرده است که به همراه مادرش به ان نگاه می‌کند. اما در حین اماده شدن برای تماشای فیلم خاطرهاتی را به یاد می‌آورد که مربوط به پدرش است.
داستان نقطه‌ی کور: نگهبان شیفت شب بیمارستانی از رئیس خود اجازه می‌گیرد تا از زیر زمین بیمارستان هر چه را که برای خانه‌ی گوچک خود می‌خواهد بردارد. انباردار تخت‌ها، میزها و صندلی‌ها را به او نشان می‌دهد اما تاکید می‌کند که چند وسیله‌ی کوچک داخل کمد چوبی است که برای برادرش لازم است که نگهبان تصمیم می‌گیرد هر طوری شده آن اشیا را ببیند و آن‌ها را بردارد.
داستان جدول اصلاحات: در این داستان فردی به نام عادله-ز تصمیم گرفته با انجام کارهایی هر چند کوچک، جامعه‌ای را که در ان زندگی می‌کند حتی شده اندکی اصلاح کند و برای این‌که بتواند کارش را به آیندگان منتقل کند جدولی را درست کرده و خلاصه‌ی کارهایش را یادداشت می‌کند. اما در این راه هر چه بیشتر تلاش می‌کند بیشتر ناامید شده و تصمیم می‌گیرد محدوده کارهایش را کوچک‌تر کند.
داستان میرزا بنویس: کارمند اداره‌ای که کار او نوشتن قراردها است در حال غر زدن از کارش تعریف می‌کند که با داشتن چنین سمتی در یک اداره در واقع کارش نوشتن دستورات رئیسش است و او هیچ اختیاری ندارد. اما در اخرین نامه‌ای که اکنون در حال نوشتن آن است تصمیم می‌گیرد بدون درنظر گرفتن توصیه‌های رییس خود آنچه را صلاح می‌داند بنویسد.
عکس روی جلد کتاب:
قسمت کوتاهی از کتاب گرمازدگی:
من که تا حالا نشنیده بودم آدم‌های کم‌حرف به خودشان بگویند “کم حرف”. چون به نظر خودشان هر چه را که لازم است می‌گویند اما برعکسش آدم‌های پرحرف می‌دانند پر حرف‌اند و دائم این را می‌گویند که طرف بگوید نه بابا اختیار داری بفرما ما که داریم لذت می‌بریم…
تحقق عدالت منوط به این است که هر کدام از ما ذره‌ای از آن را جست و جو کند.
نویسنده کتاب گرمازدگی:
این کتاب با قلم زیبای فرشته احمدی نوشته شده است.
سال نشر و انتشارات کتاب:
کتاب گرمازدگی در سال ۱۳۹۲ توسط انتشارات افق به چاپ رسیده است.
لینک منبع:
