دانلود رمان محکومم به اعدام
خواندن رمانهای متفاوت و با قلمی مختلف برای هر خوانندهای میتواند جذاب و هیجان انگیز باشد. حتی افرادی که کمتر به سراغ کتاب میروند نیز دوست دارند خواندن رمانهای متفاوت را تجربه کنند. در این مطلب از مجله بانوان صورتیها برای شما کاربران عزیز دانلود رمان محکومم به اعدام را آماده کردهایم. اوصیه میکنیم پیش از دانلود رمان محکومم به اعدام قسمتهایی از این را که برای شما تهیه کردهاین مطالعه کنید.
دانلود رمان محکومم به اعدام
همراه ما باشید و حلاصهای از این رمان زیبا را مطالعه کنید
خلاصهای از رمان محکومم به اعدام:
رمانی که میخواهید بخوانید رمان زندگی دختری است که با رمانهای دیگر بسیار متفاوت بوده و عشق و عاشقی و سختی زندگی دختری به تصویر کشیده میشود که با حسهای زنانهی ضد و نقیضی در حال جنگ است.
قسمتی از رمان محکومم به اعدام:
– آهنگ که تموم شد جلوی ویلام ترمز کردم. یه سالی میشه از بابام جدا شدم. در واقع باید بگم بابام یه پلیسه ولی من یه قاچاقچی تحت تقیبم ولی کسی نمیدونه من دختر سرگرد آریا جهان فرد هستم. وقتی ۲۰ سالم بود با یه پسری آشنا شدم که منو وارد اینکار کرد. منم دیگه توش غرق شدم راه نجاتی هم ندارم. تنها کسی که میدونه من دختر کی هستم آرش اونم به خاطر اینه یه مدت زیر تعلیم آرش بودم و بنا به نظر خودش به کسی نگفتم بابام پلیس مبارزه با مواد مخدره. درو با کیلید باز کردم مثل همیشه سکوت و غرق تاریکی رویه وسایل پارچهی سفید کشیده شده و روشون یه وجب خاکه همیشه همین بوده چون کاری هم به این خونه نداشتم از پلهها رفتم بالا و در اتاقمو باز کردم.
– ضبطو خاموش کردم چون رسیدم جایی که قرار بود ادم بکشم، یه صدا خفه کن هم روی کلت گذاشتم. در آپارتمان رو با شاه کیلید باز کردم، آهسته به سمت آسانسور رفتم و طبقهی ۵ رو زدم. طبق آماری که آرش بهم داده بود ساختمون تک واحدی بود و دو طبقه هم پر و بقیه خالی آسانسور که ایستاد ازش زدم بیرون، زنگ درو زدم. صدای زنگ توی واحد خونه پیچید انگار که خونه خالی باشه. چند لحظهای صبر کردم که در باز شد. باز شدن همانا و یه پسر بیست ساله ظاهر شدن همانا. با دیدن من انگار که جا خورده باشه هیچ حرکتی نمیکرد.
بسیار سپاسگذاریم از اینکه تا پایان دانلود رمان محکومم به اعدام با ما همراه بودید منتظر نظرات و پیشنهادات شما کاربران عزیز هستیم.
لینک منبع: