گوش دادن به کتاب صوتی در زمانهای قبل از خواب برای تقویت حافظه و فعالیت گوش و ذهن بسیار مفید بوده و میتوان از کتاب صوتی در هر مکان و زمانی بهرهمند شد که در این مطلب از مجله بانوان صورتیها برای شما کاربران عزیز کتاب صوتی کوری را به همراه معرفی جامع آن آماده کردهایم. پیشنهاد میکنیم پیش از گوش دادن به کتاب صوتی معرفی کتاب کوری را مطالعه کنید.
کتاب صوتی کوری نوشتهی ژوزه ساراماگو
رمان کوری اثر ژوزه ساراماگو و برنده جایزه نوبل ادبیات ۱۹۹۸ و یکی از کتابهای فهرست “صد کتاب برتر همه رمانها به انتخاب روزنامه گاردین” بوده که نخستین بار در سال ۱۹۹۵منتشر شد.
خلاصهای از کتاب کوری:
داستان کتاب کوری از جایی شروع میشود که یک نفر طبق روزهای عادی پشت چراغ قرمز ایستاده و منظر روشن شدن چراغ سبز است که در این میان چشمهایش کور میشود و این نابینایی از فردی به فرد دیگر انتقال پیدا میکند تا زمانی که کل شهر و در نهایت کل کشور کور میشوند. در ابتدای شروع این بیماری افرادی که کور شده بودند را به همراه کسانی که با آنها ارتباط داشتند به یک تیمارستان منتقل شده و قرنطینه میشوند تا بلکه جلوی این بیماری مسری گرفته شود..
این کتاب زیبا و با ارزش پر از داستانهایی است که انسان را به تفکر وا میدارد و پر از صحنههای تاثیرگذار است.
یکی از نکات بسیار جالب این رمان این است که ساراماگو در این رمان برای شخصیتها اسم خاصی انتخاب نکرده و شخصیتهای رمان شامل: دکتر، زن دکتر، دختری که عینک آفتابی داشت، پیرمردی که چشمبند سیاه داشت، پسرک لوچ… است که با وجود این اسامی پیچیدگی در رمان ایجاد نشده و خواننده به راحتی میتواند با شخصیتهای رمان ارتباط ذهنی برقرار کند.
قسمتهای کوتاهی از کتاب کوری:
– برای رسیدن به جایی که میخواهی، همه چیز به این بستگی دارد که کجا هستی.
ـ به مرد کوری بگویید آزاد هستی، دری را که از دنیای خارج جدایش میکند باز کنید، بار دیگر به او میگوییم آزادی، برو، و او نمیرود، همانجا وسط جاده با سایر همراهانش ایستاده، میترسند، نمیدانند کجا بروند، واقعیت این است که زندگی در یک هزارتوی منطقی، که توصیف تیمارستان است، قابل قیاس نیست با قدم بیرون گذاشتن از آن بدون مدد یک دست راهنما یا قلادهٔ یک سگ راهنما برای ورود به هزارتوی شهری آشوب زده که حافظه نیز در آن به هیچ دردی نمیخورد، چون حافظه قادر است یادآور تصاویر محلهها شود، نه راههای رسیدن به آنها.
ـ اگر قبل از هر کاری اول عواقب آن را سبک سنگین کنیم و اول به عواقب بلافصل بعد احتمالی و سپس ممکن و آخر سر به عواقب قابل تصور، جدی فکر کنیم هیچ وقت فراتر از آن نقطهای که اولین فکر ما را دچار تردید میکند نخواهیم رفت!
ـ اگر میتوانی ببینی نگاه کن، اگر میتوانی نگاه کنی، تامل کن…
ـ چرا ما کور شدیم، نمیدانم. شاید روزی بفهمیم. میخواهی عقیدهی مرا بدانی؟ بله، بگو، فکر نمیکنم ما کور شدیم. فکر میکنم ما کور هستیم. کور، امّا بینا. کورهایی که میتوانند ببینند، امّا نمیبینند.
در ادامه به کتاب صوتی کوری نوشتهی ژوزه ساراماگو و به مترجمی آقای کیومرث پارسای با صدای تایماز رضوانی گوش فرا دهید.
لینک دانلود:
https://suratiha.com/%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%da%a9%d9%88%d8%b1%db%8c/