خواندن رمان با موضوعات مختلف باعث می‌شود که ذهن افراد فعال شود و به تجسم وقایع داخل رمان بپردازد. و این کار باعث می‌شود که افراد کمتر به آلزایمر دچار شوند. در این مطلب از مجله زنانه و  دخترانه صورتی‌ها برای شما کاربران عزیز رمان گناه یا بی‌گناه را اماده کرده‌ایم که رمانی بسیار زیبا از قلم نویسنده‌ای جوان است. همراه ما باشید. برای دانلود رمان گناه یا بی‌گناه می‌توانید به انتهای مطلب مراجعه کنید.

دانلود رمان گناه یا بی‌گناه

دانلود رمان گناه یا بی‌گناه

خلاصه‌ای از رمان گناه یا بی‌گناه:

پریناز دختری با قلبی ظریف و شکننده، مثل شیشه، پاک و بی‌آلایش، مثل دریا، مهربون و بی‌کینه، مثل گل‌ها، اما مدّت‌ها است که اون رو پشت یک سنگ به ظاهر محکم قایم کرده. اون از آدم‌های سنگ دل می‌ترسه، چون می‌دونه با قلب مهربونش می‌تونه خیلی راحت در برابر اون‌ها شکست بخوره، اما مثل این‌که یادش رفته که حتی خارها هم از محبت، گل می‌شن.

قسمتی از رمان گناه یا بی‌گناه:

بی‌توجه بهش وارد خونه شدم و در رو بستم و بهش تکیه دادم. بهار. مدام این کلمه توی ذهنم تکرار می‌شد. خواهرم، تک خواهرم، تنها کسی که توی این دنیای بی‌رحم داشتم، امانتی مامان و بابام، یک دختر بی‌گناه که فقط هشت سالشه، اون فقط یک بچه است. یک چیزی تو گلوم بود، یک چیزی مثل سنگ، یک بغض. یاد برسام و آینده مبهم‌ی که باهاش داشتم، افتادم. مگه بابام چی کار کرده بوده که اون این‌طوری می‌خواست ازش انتقام بگیره؟ حتماً بعد ازدواج ازم سوء استفاده می‌کرد و با یک بچه بی‌گناه طلاقم می‌داد. دیگه نتونستم اون بغض سنگین رو تحمل کنم و اجازه دادم سیل اشک‌هام روی گونه‌هام روون بشن. گریه کردم، اما نه با صدای بلند، نمی‌خواستم زن عمو صدام رو بشنوه . سرم رو روی پاهام گذاشتم و گریه کردم، یاد خاطرات بچگیم افتادم. روزهایی که با مامان و بابا دور هم بودیم، شاد بودیم و می‌خندیدیم. سرم رو، رو به آسمون بلند کردم و گفتم: خدایا! یادت می‌اد وقتی کوچیک بودم چقدر دعا می‌کردم؟ دعاهایی که هیچ‌وقت برآوردشون نکردی؟ یادته دعا کردم مامان مریمم رو بهم برگردونی؟ یادته دعا کردم بابا سعیدم رو دوباره زنده کنی؟ یادته؟ تو هیچ‌کدومشون رو بهم برنگردوندی، ولی در عوض چیزهای دیگه‌ای بهم دادی. چیزهایی که هیچ‌وقت نتونست جای اون‌ها رو برام پر کنه، ولی تونست کاری کنه که غمم رو فراموش کنم. حالا یک دعای دیگه دارم، یک خواسته. فقط… فقط همین یه دعام رو مستجاب کن، فقط همین یکی رو. هر چی کار خوب تا حالا کردم رو جمع و روی هم تلنبارشون کن و ازشون برای مستجاب شدن دعام استفاده کن. فقط ازت می‌خوام حواست به بهار باشه، شاید نتونه زیر دست آدم‌های برسام طاقت بیاره، مراقبش باش، خواهش می‌کنم. بعد از کلی گریه کردن و درد و دل کردن با خدا، وقتی که آروم شدم، از جام بلند شدم و کشون کشون حیاط رو طی کردم و وارد خونه شدم. پله‌ها رو طی کردم و به اتاقم رفتم و خودم رو روی تخت ولو کردم. اون همه گریه انرژی زیادی ازم گرفته بود .

نویسنده رمان گناه یا بی‌گناه:

آیدا فراهانی

لینک دانلود رمان گناه یا بی‌گناه:

دانلود با لینک مستقیم

لینک منبع:

https://suratiha.com/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D9%86%D8%A7%D9%87-%DB%8C%D8%A7-%D8%A8%DB%8C%E2%80%8C%DA%AF%D9%86%D8%A7%D9%87/