خواندن رمان یکی از لذتبخشترین کارها برای گذران وقت است اگر شما هم از افرادی هستید که دوست دارید رمان بخوانید پیشنهاد ما به شما این است که در حوضهای که علاقهمند به آن هستید رمانی را انتخاب کنید تا خواندن رمان برای شما لذتبخشتر و جذابتر شود. در این مطلب از مجله زنانه و دخترانه صورتیها برای شما کاربران عزیز دانلود رمان ترنج و عطر بهار نارنج که رمانی عاشقانه و اجتماعی است را آماده کردهایم که امیدواریم مورد پسند شما قرار گیرد. همراه ما باشید.
دانلود رمان ترنج و عطر بهار نارنج
خلاصهای از رمان ترنج و عطر بهار نارنج:
رمان ترنج و عطر بها رنارنج، داستان زندگی دختری است که در دوران کودکی، با دریافت تصویری بر پردهی سفید ذهنش، بزرگ سالی مخدوشی برایش رقم خورده و عزم آن دارد که با مهربانترین همراه و همنوازش، خوشترین لحظات را بر چرخ خیالش ثبت کند و آن که واقعیت این همراهی را به ته خط میرساند، همان اوست که…
قسمتی از رمان ترنج و عطر بهار نارنج:
واقعا جوابی نداشتم که بدم. فکر کنم اگه توی ساختمون کسی نباشه و همسایهای هم ورودی رو براشون باز نکنه، این امکان هست که بذارند و برن، یا شاید به آتشنشانی زنگ بزنند که در رو باز کنه، اما نه! بعیده همچین شلوغ بازیهایی بکنند. احتمالا فقط به مرکزشون اعلام میکنند که در محل کسی نیست. مستاصل بودم که چه کنم. به ساعت بزرگ سالن نگاه کردم. تا ساعت سه که پایانِ کارمونه، فقط هفت دقیقه مونده. بیخیال مسئول غرغرومون، سریع کیفم رو برداشتم و به کنار دستیهام یه خداحافظ گفتم و بعد از ثبت خروج، به پارکینگ رفتم و سوار ماشین لکنتیام شدم و پا روی گاز گذاشتم و به سمت آدرسی که اون خانوم بهم داد، حرکت کردم. اگه ترافیک نباشه، با این قارقارک از رده خارج شده، یه ربعه به آدرسش میرسیدم. اینم از شانس اون مادربزرگه است که خونهاش همین دور و بره. هم زمان با ماشین فوریتهای پزشکی، داخل کوچه شدم و همون نزدیکی پارک کردم. وقتی جلوی در رسیدم، مأمور اورژانس زنگ در رو زده بود و منم برای هردوشون سری تکون و زیر لب سلامی دادم و با اطلاعی که از وضع اون خانوم داشتم، مطمئن بودم که کسی جواب ما رو نخواهد داد، پس زنگ طبقهی دوم رو زدم و منتظر ایستادم.
لینک دانلود رمان ترنج و عطر بهار نارنج:
امیدواریم این رمان را نیز دوست داشته باشید ئ مورد توجه شما دوستان قرار گرفته باشد.
لینک منبع: