داستان کوتاه
یکی از بهترین سرگرمیها برای افرادی که زمان کمی برای سرگرمی دارند خواندن داستانهای کوتاه است. داستانهای کوتاه موضوعات مختلفی دارند و شما میتوانید با توجه به سلیقهی خود یکی از انواع آن را بخوانید و سرگرم شوید. در این مطلب از مجله زنانه و دخترانه صورتیها برای شما کاربران عزیز داستان کوتاهی به نام داستان کوتاه هیچ وقت زود قضاوت نکن را آماده کردهایم که امیدواریم از خواندن این داستان کوتاه لذت ببرید.
داستان کوتاه هیچ وقت زود قضاوت نکن
مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی میکند و تاکنون حتی یک ریال هم به خیریه کمک نکرده است.
پس یکی از افرادشان را نزد او فرستادند.
مسئول خیریه: آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که الحمدالله از درآمد بسیار خوبی برخوردارید ولی تاکنون هیچ کمکی به خیریه نکردهاید.
نمیخواهید در این امر خیر شرکت کنید؟
وکیل: آیا شما در تحقیقاتی که در مورد من کردید متوجه شدید…
که مادرم بعد از یک بیماری طولانی سه ساله، هفته پیش درگذشت و در طول آن سه سال، حقوق بازنشستگیاش کفاف مخارج سنگین درمانش را نمیکرد؟
مسئول خیریه: (با کمی شرمندگی) نه، نمیدانستم. خیلی تسلیت میگویم.
وکیل: آیا در تحقیقاتی که در مورد من کردید فهمیدید که برادرم در جنگ هر دو پایش را از دست داده و دیگر نمیتواند کار کند و زن و ۵ بچه دارد و سالها است که خانهنشین است و نمیتواند از پس مخارج زندگیش برآید؟
مسئول خیریه: (با شرمندگی بیشتر) نه. نمیدانستم. چه گرفتاری بزرگی…
وکیل: آیا در تحقیقاتتان متوجه شدید که خواهرم سالها است که در یک بیمارستان روانی است و چون بیمه نیست در تنگنای شدیدی برای تأمین هزینههای درمانش قرار دارد؟
مسئول خیریه که کاملاً شرمنده شده بود گفت: ببخشید. نمیدانستم این همه گرفتاری دارید…
وکیل: خب. حالا وقتی من به اینها یک ریال کمک نکردهام شما چهطور انتظار دارید به خیریه شما کمک کنم؟
داستان کوتاه هیچ وقت زود قضاوت نکن به پایان رسید امیدواریم شما هم از افرادی باشید که هیچگاه در مورد دیگران قضاوت نمیکنید.