در این مطلب از مجله بانوان صورتیها رمان بگذار آمین دعایت باشم که یک رمان با ژانر عاشقانه است را برای شما آماده کردهایم، امیدواریم با مطالعه خلاصه و قسمت کوتاهی از این رمان، آن را پسندیده و به لیست رمانهای خود بیافزایید. برای دانلود رمان بگذار آمین دعایت باشم به انتهای مطلب مراجعه کنید.
دانلود رمان بگذار آمین دعایت باشم
خلاصه ای از رمان بگذار آمین دعایت باشم:
یادت باشد دلت که شکست سرت را بالا بگیری… تلافی نکنی… فریاد نزنی… شرمگین نباشی…. حواست باشد دل شکسته گوشههایش تیز است… مبادا که دل آدمی را که روزی دلدارت بود زخمی کنی… مبادا که فراموش کنی روزی شادیش آرزویت بود… صبور باش و ساکت… بغض و غمت را پنهان کن… رنجت را پنهانتر…
مطلب پیشنهادی برای شما:
قسمت کوتاهی از رمان بگذار آمین دعایت باشم:
راس دوازده که از آسانسور داخل میآد تنها نیست و یکی به خوش تیپی مردای دیده تو خونه جمشیدخان همراش وارد میشه، البته با طرح یه لبخند و من چه خوشم اومد از اون لبخند. بلند شده عرض ادبی میکنم و تیام سری خفیف تکون میده و اون مرد با لبخند یه سلام و ظهر بخیر هم تنگ اون تکون خفیف سرش میبنده و من چقدر از ادبش خوشم میآد. تلفن روی میز زنگ میزنه و آقا دستور دو تا قهوه اسپرسو رو میدن و تاکید میکنن از رستوران همیشگی یه ناهار پر و پیمون سفارش بدم و من هنوز هم دل بند اینم که بدونم اون مرد توی اتاق چه سنخیتی با اون غول بیشاخ و مالک اتاق داره. با چند تا تقه به کناره چوبی در وارد میشم و فنجونای قهوه اسپرسو رو روی اون میز پایه کوتاه وسط چند تا مبل استیل تو اتاق میذارم و یه لبخند هم چاشنی میکنم و میگم که… -امری ندارین؟