صورتی‌ها: خواندن رمان برای بسیاری از افراد لذت‌بخش و هیجان‌انگیز است ولی معمولا، افراد ترجیح می‌دهند رمان‌های متفاوت با موضوعات مختلف را تجربه کرده و بخوانند. در این مطلب رمان متفاوت با ژانری عاشقانه و اجتماعی را با عنوان رمان من تکارار نمی شوم آماده کرده‌ایم که امیدواریم مورد پسند شما همراهان عزیز قرار گیرد. برای دانلود رمان من تکرار نمی شوم به انتهای مطلب مراجعه کنید.

دانلود رمان من تکرار نمی شوم

دانلود رمان من تکرار نمی شوم

خلاصه‌ی از رمان من تکرار نمی شوم:

سرنوشت همان جمع و تفریق خاطرات است، همان لحظه‌هایی که دلمان می‌خواهد کمش کنیم و یا شاید هم ضرب که زیاد شود و ماندگار بماند. این هم یک سرنوشت است. درست از جایی که خاطره فکر می‌کند در اوج خوشبختی است و حقیقت زندگی به رویش لبخند زده، تلخی‌ها شروع به رشد می‌کنند و ریشه‌اش همه‌ی زندگی‌اش را در هم می‌تند؛ اما صبر، عشق می‌رویاند و لبخند.

مطلب پیشنهادی برای شما:

رمان نفرین قرمز با موضوعی جذاب

دانلود رمان من تکرار نمی شوم

قسمت کوتاهی از رمان من تکرار نمی‌شوم:

صدای ریز خنده‌اش رو شنیدم و پله‌ها رو دو تا یکی پایین اومدم. کلاه لباس عروسکی رو روی سرم کشیدم. بلندی گوشه‌اش به قدری بود که تا سرشونه‌ام می‌رسید. خاکستری بود؛ اما تیکه‌ای صورتی وسطش دوخت خورده بود. خیلی مسخره بود روی این گوش‌ها روسری سر کنم؛ برای همین زیرش کلاه حجاب سر کردم و کلاه رو کشیدم روش. خدایی با این قیافه رفتن نوبر بود! امشب بلندترین شب سال بود. من و خاله زهرا هم طبق رسم هر ساله، چله‌نشین خیریه بودیم. این‌قدر می‌گفتیم و می‌خندیدیم تا اون سردترین یک دقیقه، دل‌هامون رو یخ نزنه! امسال یه نمایشنامه هم داشتیم با بچه‌هایی که تازه به جمع‌مون پیوسته بودن و سنشون زیر ده سال بود. یه جشن تو سالن تئاتر برای کمک‌های مردمی! و کی می‌دونست که درده و این کار، زمستون رو بیش از بیشتر سرد می‌کنه. با صدای زنگ در از جا پریدم. حتما آژانس رسیده بود. کوله‌ی پر از لباسم رو روی دوشم انداختم و من عمرا بعد از مراسم با این قیافه از سالن تئاتر بیرون بیام. همون‌طور که کفش می‌پوشیدم سرک کشیدم توی راه پله‌ها و گفتم:

– تاراجون دستت مرسی. آژانس رسید، من دارم میرم… فقط یادت نره از عشق عمه وقتی هندونه‌ی شیرین میشه عکس بگیری‌ها. خداحافظ.