خواندن رمان‌ با ژانری متفاوت و با قلمی زیبا برای هر خواننده‌ای می‌تواند جذاب و هیجان‌انگیز باشد. حتی افرادی که کمتر به سراغ کتاب می‌روند نیز دوست دارند خواندن رمان‌های جذاب را تجربه کنند. در این مطلب از مجله بانوان صورتی‌ها برای شما کاربران عزیز دانلود رمان ماهرخ را آماده کرده‌ایم و توصیه می‌کنیم پیش از دانلود رمان قسمت‌هایی از آن را مطالعه کنید.

دانلود رمان ماهرخ

دانلود رمان ماهرخ

خلاصه‌ای از رمان ماهرخ:

داستان رمان داستان زندگی دختری است که پدر خود را از دست داده و همراه با مادر خود با ناپدری زندگی می‌کند اما ناپدریش با بدرفتاری‌های خود مادر این دختر را عصبانی کرده و مادرش مجبور به قتل همسرش می‌شود. دختر تنها راهی تهران شده و اتفاقاتی برایش رخ می‌دهد…

دانلود رمان ماهرخ

قسمت کوتاهی از رمان ماهرخ:

پشت پنجره با نوشیدن چایی که تازه دم کرده بودم، حیاط را نظاره می‌کردم. در باز شد سامان و مادرش برگشتند. خیلی خواب آلود به نظر می‌رسید. با لبخندم خوش آمد گویی کردم. من را توی آغوشش گرفت. دستم را دور کمرش حلقه کردم و سرم را روی قلبش که تند تند می‌زد گذاشتم. انگار همان سامان قبلی شده بود. قرار شد تعطیلات عید را به شمال برویم، اما من مخالفت کردم. سامان فهمید اصلا یادش نبود که روزی زادگاه عشق اولم آن جا بود. حس می‌کرد اگر خاطراتم زنده شود حالم به هم می‌ریزد و داغون می‌شوم. بنابراین تصمیم ما عوض شد و قرار شد مثل مسافرت بار اول به دبی برویم. همه چیز خوب به نظر می‌آمد، مثل قبل. سرم را روی شانه‌هایی تکیه می‌دادم، به محکمی یک کوه. که حتی برای لرزیدنش طوفان خسته می‌شد، وسعت مهربانی قلبش همچون دریایی از جنس آرامش برای بلعیدن دردهای تلاطم دیده من، بی‌تابی می‌کرد.

تمام شیرینی سفر از دل و دماغمان بیرون زد وقتی خبر ناراحتی قلب پدر را که توی بیمارستان بستری بود را شنیدیم. فوری بعد از عوض کردن لباس‌هایم با مختصر دوشی که گرفته بودم با سامان راهی بیمارستان شدیم. هنوز از مادرش بابت با خبر نکردن از اوضاع پدرش گله‌مند بود. چند روزی توی بیمارستان روی تخت درازکش خوابیده بود. هر نوع هیجان و اضطراب برای قلبش ضرر داشت.


https://suratiha.com/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%a7%d9%87%d8%b1%d8%ae/