داستان کوتاه قدرت عشق

داستان کوتاه‌ها معمولا داستان زندگی افراد مشهور هستند و تجاربی زیادی را برای خوانندگان به همراه دارند. در این بخش از صورتی‌ها داستان کوتاه آموزنده‌ای را با عنوان داستان کوتاه قدرت عشق آماده کرده‌ایم که امیدواریم از خواندن این داستان کوتاه لذت برده و نتیجه‌ی خوبی از آن بگیرید. با ما همراه باشید.

داستان کوتاه قدرت عشق

داستان کوتاه قدرت عشق
همسر من ناگهان مریض شد، او ۳۰ پوند از وزنش را از دست داد، بی‌اختیار گریه می‌کرد. خوشحال نبود، از سردرد و ناراحتی اعصاب رنج می‌برد. ساعات کمی می‌خوابید و همیشه خسته بود. رابطه ما در آستانه جدایی بود، او داشت زیبایی‌اش را از دست می‌داد و حاضر به بازی در هیچ فیلمی نبود.

من امیدی نداشتم و فکر می‌کردم به زودی طلاق خواهیم گرفت. وحشت تمام وجودم را فرا گرفته بود.

اول دعا کردم، ناگهان تصمیم دیگری گرفتم. می‌دانستم من زیباترین زن زمین را دارم. او بت زیبایی بیش از نیمی از زنان و مردان زمین است و من شروع به سرریز کردن او با گل و بوسه و عشق کردم. و هر لحظه او را سورپرایز می‌کردم. فقط برای او زندگی می‌کردم. در جمع فقط در مورد او صحبت می‌کردم. او را در مقابل دوستان مشترکمان ستایش می‌کردم.

داستان کوتاه قدرت عشق

داستان کوتاه قدرت عشق

او روز به روز شکوفا می‌شد. هر روز بهتر می‌شد، وزن خود را بدست آورد، دیگر عصبی نبود.

من نمی‌دانستم که عشق تا این حد توانایی دارد و پس از آن متوجه یک مطلب شدم:

زن بازتابی از رفتار مردش است. اگر شما زنی را تا نقطه جنون دوست بدارید، او هم به همان مجنون تبدیل خواهد شد.
براد پیت

به پایان داستان کوتاه عاشقانه قدرت عشق رسیدیم امیدواریم از این داستان کوتاه نتیجه‌ی خوب و زیبایی دریافت کردهو در زندگی خود از آن استفاده کنید. منتظرنظرات و پیشنهادات شما عزیزان هستیم. ممنون که همراه ما بودید.


https://suratiha.com/%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%da%a9%d9%88%d8%aa%d8%a7%d9%87-%d9%82%d8%af%d8%b1%d8%aa-%d8%b9%d8%b4%d9%82/